شعر جدید یاس 92
از چی بگم برات ؟
انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد ؟ جز یه کاغذ سفید پاره ؟ خب آره رفیق تقلب توشه ولی باخودکار سفید ! ... تو هم مثل منی کم درد نداری ، درد اصلیت اینه که علاقه ای به درسم نداری . من کسی نیستم با این امتحانا دردم بگیره ولی این نمره ها رو کی میخواد گردن بگیره از چي بگــــم برات ؟ شايد قصه دوس داري / قصهء امتحان تو دانشــگاهِ روستايي بدبخــــت شدم ، تقلبُ گرفت ازم ايـــــزد / اي کاش جاي گرفتنش، يکم منو ميزد
اگه قصه تلخه ، مثه چايي تو استکانِ / بد ترين جاي دنيا ، سالنِ امتحانِ
که نشستند مثه بُــز و هي ميگن کاشکي / يه مراقبِ خوب جاي اين لجن داشتيم
یارو برگـشــت ، از بغلي جوابِ گرفت / يهو مراقب پريد روش تقلبو گرفت
اون مراقـبِ بد ، با داد و فرياد گفــت / زود برو بيرون ، ولـي دَرَم قفل بود …
اون دانشجو مُـــرد ، در راه کلاسـي که / مراقبـش دل نداره ، مثـه پلاسـتيکه
اصَـن سيـنگل ميخواد، دفتـرو کتابُ ببـنده / ديگه درس نميخونه، ميگه مدرک کيـلو چنده
از چي بگـــــــــم؟ استادي که خيلي خوشگله / يا جوابِ ســؤالي که خيلي مشگله؟
يا اون مراقـب که تقـلـبُ هي کِــــــش بده / دم ميخواد با خوار مادرش وفقش بده
هي گفت جاتُ عــوض کنُ من حوصله کــردم / تـــو سالن امتحانات يه مُدلِ برده ام
يـهـو ديـدي برگـهء امتــحانُ ذره ذره کــردمُ / کارِ خودمــو خودشــو يه سَــــره کردم